از سوالی که پرسیده بودم جا خورد، روایتی از کتب معتبر خودشان آوردم.. آری بارها و بارها شنیده بود ولی هیچ گاه جوابی برای آن نداشت، اصلا به این سؤال فکر نمیکرد که جوابی برایش پیدا کند! نمیدانم چطور ادعای پیروی از سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را داشت، شایدم هرگز این را نشنیده بود! هر کس بمیرد و در گردنش بیعت امامی نباشد به مرگ جاهلی مرده است.. پرسیدم امام زمان تو کیست؟ اصلا این روایت را شنیده بودی؟ اگر شنیده ای چرا امام زمانی نداری؟ اگر خدایی نکرده بمیری، چه جوابی برای حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم، با ادعای پیرو سنتش داری؟ مگر رسول خدا (ص) نفرمودند هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده؟ یعنی هر چه نماز، روزه و عبادات انجام داده ای بدون شناخت امام از بین میرود! آری این وصیت مولایمان حضرت رسول اعظم (ص) است.. پس من پیرو سنت رسول خدا (ص) هستم نه تو که فقط ادعا داری و عمل نداری.. من هستم که امام زمان دارم، امام زمانی که از نظرها غایب است، آری من با حضرت مهدی (عج) بیعت کرده ام.. پس دیگر ادعای سنی بودن را نکن.. دیگر جوابی نشنیدم، انگار با دیوار صحبت میکنم.. شیعه ای در آن حوالی بود، به او گفتم قدر شیعه بودنت را بدان، تو تا ابد مدیون حیدر علیه السلام هستی....

در یادداشتهای همراهم قدم میزدم ناگهان یادداشتی مربوط به دو سه سال قبل دیدم............. سلام برادر جان، معلوم است خدای من، خدای حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع) و امامانم هستند خدایی که یگانه است و تمام جهان خلقت در اختیار اوست و با یه إراده میتواند هر کاری انجام دهد. منم سوالی دارم، لطفا بدون تعصب جواب بده. چرا شما حضرت زهرا سلام الله علیها را که سرور زنان بهشت است را به اندازه ام المؤمنین عایشه اکرام نمیکنید؟ مگر حضرت زهر(س)، سرور عایشه نیست؟ چرا روایاتی که از حضرت زهرا(س) کم است یا اصلا ندارید؟ در صورتی که کسی به قول پیامبر (ص) سرور زنان بهشت است هم فقیه است و یکی از القاب حضرت، حدیثه است و از ایشان احادیث بیشماری است. تا به حال فکر کرده بودی؟ من مطالب رو پیگیری کردم شما میگویید از امام حسن(ع) پیروی کرده و با معاویه دوست هستید خوب چند تا حدیث از امام حسن(ع) در عمرت خوانده ای تو را به خدایت قسم میدهم راست را بگو؟ خوب شما چرا به خاطر امام حسن (ع)با معاویه دوست هستید ولی به خاطر پیامبر(ص)که گفته جنگ با علی (ع)جنگ با من است را قبول نمیکنی و با معاویه دشمن نیستی؟ برادر جان من که گفتم اگر شخص خوبی و صاحب حق به خاطر مصالحه اسلام با شخص نا حق صلح کند ایا دلیل بر حقانیت طرف است؟ اگر هست پس کافرانی که با پیامبر صلح کردند حق بودند!!؟ مگر پیامبر(ص) با کافران به خاطر مصالحه اسلام صلح نکرد پس امام حسن(ع) نیز به پیروی از جد بزرگوارش با معاویه صلح کرد. تو را به خدایت به کتاب خدایت قسم میدهم بدون نیت بد و بدون احیانن دروغ جواب بدهی. نه من با شما دشمنی دارم و نه با هیچ اهل سنتی. ولی از اهل سنت یک گلایه دارم چرا به خاطر پافشاری بر بعضی مسایل اهل بیت پیامبر را توهین میکنند مثل اینکه با مسیحی بحث میکنیم و به خاطر بعضی چیزها حضرت عیسی (ع)رو توهین میکنیم، که این دلیل بر قبول نداشتن حضرت عیسی(ع)است چون اگر قبول داشتیم که توهین نمیکردیم! خداوند اجر دهد و اخر و عاقبت همه ما را به خیر کند. امین یا رب العالمین. برادر جان من شب ها در خدمت هستم و اگر پاسخ هاتون رو دیر دادم از الان معذرت میخواهم. به والله قسم ما صحابه رو دوست داریم البته صحابه ای که تا اخر عمرشان خطایی نکرند. درود خداوند بر صحابه ای که تا اخر عمرشان خطایی نکردند. یا الله برادر جان و التماس دعا.. ولی جوابی نداد!! ..

در مورد شبهات مربوط به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها خلاصه وار میگویم..امام کاظم(ع) میفرمایند:از پدرم امام صادق(ع) پرسیدم: پس از به هوش آمدن رسول خدا(ص) چه اتفاقی افتاد؟فرمود: زنها داخل شدند وصدا به گریه بلند کردند. مهاجرین و انصار جمع شده واظهار غم واندوه می کردند، علی (ع) فرمود: ناگهان مرا صدا زدند، وارد شدم وخودم را روی بدن پیغمبر (ص) انداختم، فرمود: برادرم، این مردم مرا رها خواهند کرد وبه دنیای خودشان مشغول خواهند شد؛ ولی تو را از رسیدگی به من باز ندارند، مثل تو در بین این امت مثل کعبه است که خداوند آن را نشانه قرار داده است تا از راههای دور نزد آن بیایند پس چون از دنیا رفتم واز آنچه به تو وصیت کردم فارغ شدی وبدنم را در قبر گذاشتی، در خانه ات بنشین و قرآن را آنگونه که دستور داده ام، بر اساس واجبات و احکام وترتیب نزول جمع آوری کن، تو را به بردباری در برابر آنچه که از این گروه به تو وفاطمة الزهرا سلام الله علیها خواهد رسید سفارش میکنم، صبر کن تا بر من وارد شوی.الشریف الرضی، خصائص الأئمة علیهم السلام. صفحه 73.. المجلسی محمد باقر.. بحار الأنوار جلد 22.. صفحه 484.. ودر روایتی دارد که حضرت امیرالمومنین(ع) فرمودند: ای پسر صحاک! اگر مقدرات خداوندی و پیمان و سفارش رسول خدا(ص) نبود، هر آینه میفهمیدی که تو قدرت ورود به خانه مرا نداری.. الهلال، سلیم بن قیس.. کتاب سلیم بن قیس الهلالی صفحه 568..عمر خطاب میگفت: والله لولا سیفة لاقام عمود الاسلام. به خدا سوگند! اگر شمشیر علی (ع) نبود، عمود خیمه اسلام استوار نمیشد.ابن أبی الحدید.. شرح نهج البلاغه.. جلد 12.. صفحه51..ابن حجر عسقلانی در الإصابة مینویسد. سمیه(س) دختر حباط، مادر عمار یاسر، هفتمین کسی است که اسلام آورد، ابوجهل او را اذیت میکرد و آنقدر نیزه بر پایین شکمش زد تا به شهادت رسید واو نخستین زن شهید در اسلام است. آل بنو مغیرة، چون مسلمان شده بود ودست بردار نبود او را اذیت کردند تا شهید شد.رسول خدا(ص) منظره شکنجه شدن عمار و مادر و پدرش را در مکه میدید و میفرمود: ای خاندان یاسر صبور باشید که وعده گاه شما بهشت است.العسقلانی، أحمد بن علی بن جعفر أبوالفضل الشافعی.الإصابة فی تمییز الصحابة جلد 7، صفحه 712..اینکه رسول خدا(ص) میدید کافری همچون ابوجهل، متعرض ناموس مسلمانان میشود ولی در عین حال هیچ واکنشی از خودشان نمیداد وبه آنان نیز فرمان میداد که صبور باشند. مگر نه اینکه رسول خدا(ص) غیور ترین وشجاع ترین فرد عالم است؟ پس چرا از ناموس مسلمان دفاع نکرد؟ چرا شمشیرش را برنداشت تا گردن ابوجهل را از تنش جدا کند؟ ونیز زمانی که عمر بن خطاب، متعرض زنان مسلمان میشد وآنها را به خاطر اسلام آوردنشان کتک میزد، چرا رسول خدا (ص) از خود واکنشی نشان نمیداد؟ ابوبکر میدید که عمر بن خطاب، کنیز مسلمان شده از بنوموصل از خاندان عدی بن کعب را کتک میزد تا دست از اسلام بردارد ومسلمان بودن را ترک کند(چون عمر هنوز مشرک بود) آنقدر او را زد تا خسته شد، گفت: اگر تو را دیگر کتک نمیزنم به این علت است که خسته شده ام، از این جهت مرا ببخش! کنیز پاسخ گفت: بدان که خداوند نیز اینگونه با تو رفتار خواهد کرد.. الحمیری المعاضری، عبدالملک بن هشام بن أیوب أبومحمد.متوفای 213هجری قمری، السیرة النبویة، جلد 2.. صفحه 161..چرا رسول خدا(ص) جلوی عمر را نگرفت واو را از این کار منع نکرد؟ چرا شمشیرش را برنداشت وگردن عمر را نزد؟؟؟چرا عثمان از همسرش دفاع نکرد؟ سودان بن حمران آمد تا او را کتک بزند،نائله دختر فرافصه(زن عثمان) خود را بر روی او انداخت، سودان شمشیر را گرفت وانگشت نائله را قطع کرد وسپس دست به پشت او زد و گفت: عجب پشت بزرگی دارد، سپس عثمان را زد و کشت. الطبری أبی جعفر محمد بن جریر، متوفای 310، تاریخ طبری جلد2 صفحه 676.. آری شما هر چه جواب داشته باشید ماهم همان را به شما میگوییم.. ..

در جوابش مانده بود، سؤالم این بود چرا باید شما تقلید کنید از امامان اربعه خودتان؟ سؤالی ساده بود ولی جوابش پیچیده بود. مگر ابوحنیفه که قبل از امامان شما اهل سنت است، تقریبا صد سال با زمان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فاصله ندارد؟ شما میگویید باید از اینها تقلید کرد چون عالم بودند! اگر عالم بودند و تقلید کردن شما سنت است، چرا قبل از این تقلید نمیکردند؟ یا اینکه چرا از صحابه تقلید نمیکنید؟ مگر آنها عالم و فاضل نبوده اند؟ البته صحابه با تعریف شیعه! این سوال عقلانی را تا به حال از خودتان پرسیده اید؟ آیا پرسیده اید چرا کسانی که قبل از امامان اربعه شما بوده اند، تقلید نمیکردند و بعد از این امامان تقلید کردن باب شد؟ تا به حال از خودتان پرسیده اید خود این امامان اربعه از چه کسی تقلید میکرده اند؟ اینها که پیامبر نبوده اند و وحی منزل! با دوستی از عزیزان اهل سنت با مذهب حنفی بحث میکردم که فرمود: من عاشق امام جعفر صادق علیه السلام هستم، چون او استاد امام ما ابوحنیفه بود! من سؤالی پرسیدم آیا انصاف است در تقلید استاد را رها کنی و از شاگرد تقلید کنی؟! جوابی نداشت جزء توجیح! و اما چرا فقط ابوحنیفه نه؟ چرا فقط شافعی نه؟ وغیره؟ اگر هر چهار نفر از اینها عالم بزرگی بودند چرا پنج تا نشدند؟ شش، هفت، هشت، نه و ده؟؟ یعنی به غیر اینها عالم دیگری وجود نداشت؟ پس باید فاتحه اهل سنت را خواند! نگرانی را در چهره اش میدیدم آخر از این همه سؤال خسته شده بود، به او فرصت دادم که خوب فکر کند وسوالم را بدون تعصب جواب دهد.. برای بعد یاعلی مدد..