|
|
نوشته شده در پنج شنبه 9 بهمن 1393
بازدید : 1363
نویسنده : محمد اسلامی
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم..
با این همه دشمنیهای غربیها علیه اسلام درست است باید متحد شویم ونگذاریم ملعونین به اهدافشان برسند ولی خیلی از علمای اهل سنت البته علمای وهابیت،با شبهاتی که به اهل تشیع طعنه میزنند وشیعیان رو بنابه قول اونها کافر ومشرک میخوانند ودر خیال باطل خودشون فکر میکنند در قرن عقب ماندگی زندگی میکنند ولی اینطور نیست وقتی رسانه هست همه چیز آشکار وبر ملا میشود وتمام تهمتهای واهبیون جواب داده میشود.. البته من کسی نیستم که جوابی بدهم و اکثر مطالب و پستهای من نقل قول هستند ولی من هیچ ابایی ندارم با عزیزان اهل سنت و وهابیون بحث و مناظره کنم.. البته اگر خواهان حقیقت یا بنابه قول خودشان فهماندن حقیقت به من هستند میتوانند با من از طریق پیامک تماس بگیرند.. خواهشمندم دوستان شیعه هم با نظرها و نقدهای خودشون مرا راهنمایی کنند که این بهترین هدیه به من است.. ولی حرف پایانی من از اهل سنت، اگر شما میگویید بر حق هستید اگر خواهان هدایت من نباشید در قیامت گریبان گیر همه اهل سنت خواهم بود پس با بنده از طریق پیامک تماس بگیرید.. واگر در مطالب و پستهای قبلی بنده حس میکنید که به شما توهین شده من از صمیم قلب عذر میخواهم و امیدوارم بنده را عفو نمایید.. یا الله....
:: برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم ,
,
با این همه دشمنیهای غربیها علیه اسلام درست است باید متحد شویم ونگذاریم ملعونین به اهدافشان برسند ولی خیلی از علمای اهل سنت البته علمای وهابیت،با شبهاتی که به اهل تشیع طعنه میزنند وشیعیان رو بنابه قول اونها کافر ومشرک میخوانند ودر خیال باطل خودشون فکر میکنند در قرن عقب ماندگی زندگی میکنند ولی اینطور نیست وقتی رسانه هست همه چیز آشکار وبر ملا میشود وتمام تهمتهای واهبیون جواب داده میشود ,
,
البته من کسی نیستم که جوابی بدهم و اکثر مطالب و پستهای من نقل قول هستند ولی من هیچ ابایی ندارم با عزیزان اهل سنت و وهابیون بحث و مناظره کنم ,
,
البته اگر خواهان حقیقت یا بنابه قول خودشان فهماندن حقیقت به من هستند میتوانند با من از طریق پیامک تماس بگیرند ,
,
خواهشمندم دوستان شیعه هم با نظرها و نقدهای خودشون مرا راهنمایی کنند که این بهترین هدیه به من است ,
,
ولی حرف پایانی من از اهل سنت، اگر شما میگویید بر حق هستید اگر خواهان هدایت من نباشید در قیامت گریبان گیر همه اهل سنت خواهم بود پس با بنده از طریق پیامک تماس بگیرید ,
,
واگر در مطالب و پستهای قبلی بنده حس میکنید که به شما توهین شده من از صمیم قلب عذر میخواهم و امیدوارم بنده را عفو نمایید ,
,
یا الله ,
,
,
نوشته شده در چهار شنبه 8 بهمن 1393
بازدید : 1448
نویسنده : محمد اسلامی
|
|
مخالفان اهل بيت عليهم السلام ادعا ميکنند که اميرمؤمنان عليه السلام با خلفاي سه گانه ارتباط حسنه و دوستانه داشته است و براي اثبات اين افسانه، به دروغهايي مثل ازدواج ام کلثوم با عمر، نام گذاري فرزندان اميرمؤمنان عليه السلام از نام خلفا و ... استناد ميکنند.هر چند که ما در جاي خود به تفصيل از اين شبهات واهي پاسخ کوبنده و قاطع دادهايم؛ اما اين بار و در اين مقاله تلاش ميکنيم ديدگاه اميرمؤمنان عليه السلام را در باره خلفاء، از صحيحترين کتابهاي اهل سنت در معرض قضاوت خوانندگان عزيز قرار دهيم .طبق روايات صحيح السندي که در صحيحترين کتابهاي اهل سنت آمده، اميرمؤمنان عليه السلام هيچگاه با خلفاي سه گانه ارتباط دوستانه نداشته است؛ بلکه آنها را «دروغگو ، بدکار ، حيلهگر، خائن، ظالم، فاجر و ...» ميدانسته است.پيش از ارائه مدارک، اين نکته را متذکر ميشويم که هدف ما توهين و جسارت به مقدسات کسي نيست؛ بلکه تنها نقل مطالب از کتابهاي اهل سنت و آن هم با سند صحيح است و قضاوت را نيز به عهده خوانندگان عزيز شيعه و سني واگذار ميکنيم .مسلم نيشابوري در صحيح خود در ضمن يک روايت طولاني از عمر بن خطاب نقل ميکند که خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام گفت:فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- « مَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ ». فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّىَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَوَلِىُّ أَبِى بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِى كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا .پس از وفات رسول خدا صلي الله عليه وآله ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا هستم ، شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زادهات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را .ابوبكر گفت : رسول خدا فرموده است : ما چيزي به ارث نميگذاريم ، آنچه ميماند صدقه است و شما او را دروغگو ، گناهكار ، حيلهگر و خيانتكار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو ، دين دار و پيرو حق بود .پس از مرگ ابوبكر ، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن ، دروغگو و گناهكار خوانديدسپس در آخر روايت عمر بن خطاب از اميرمؤمنان عليه السلام و عباس اقرار ميگيرد که آيا مطالبي را که گفتم تأييد ميکنيد. هر دو گفتند: بلي . قَالَ أَكَذَلِكَ قَالاَ نَعَمْ.صحيح مسلم، کتاب الجهاد والسير، باب حکم الفئ ، ح 1756 ..
:: برچسبها:
امام علی ع ,
,
نظر امیرالمومنین ع ,
خلفای سه گانه ,
ابوبکر ,
عمر ,
عثمان ,
خائنا ,
,
نوشته شده در سه شنبه 30 دی 1393
بازدید : 1422
نویسنده : محمد اسلامی
|
|
نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393
بازدید : 1372
نویسنده : محمد اسلامی
|
|
پیامبر فرمود: قلم و کاغذ بياوريد، نسبت هذيان دادند و گفتند: حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 در فتح الباري ابن حجر عسقلاني بابي دارد به نام باب بعث اسامة بن زيد ميگويد: وكان ممن انتدب مع أسامة كبار المهاجرين والأنصار منهم أبو بكر وعمر وأبو عبيدة. فتح الباري، ج 8، ص 152 جناب ابو بکر و عمر و ابو عبيده همه در سپاه اسامه بودند. اين را که شيعه نقل نميکند. اين که ميفرمايد: جهزوا جيش أسامة لعن الله من تخلف عنه. الملل والنحل، ج 1، ص 23 و منهاج السنة النبوية، ج 6، ص 318 و المواقف للإيجي، ج 3، ص 650 اين را که شيعه نگفته است. جناب خليفه دوم گفت: حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 ما نيازي به وصيت پيغمبر نداريم. کتاب خدا بين شما وجود دارد؛ ولي بعد از اين که نبي مکرم رحلت فرمودند، ايشان گفت: پيغمبر نميميرد و پيغمبر نمرده است و منکر شد؛ با اين که در قرآن ميفرمايد: أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ. سوره آل عمران آيه 144 در جاي ديگر ميفرمايد: إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ سوره زمر آيه 30 مگر نگفت: حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 حسبنا کتاب الله چه شد که يک دفعه بعد از رحلت نبي مکرم بهم ريخت. اين که خليفه دوم منکر وفات و رحلت پيغمبر است، اين را شايد بينندگان عزيز کم شنيده باشند و اگر هم شنيده باشند، مطالب خيلي سانسور شده است يا بعضا توجيهات نامعقول کردند. آقايان به کتاب صحيح بخاري مراجعه کنند، در کتاب فضائل الصحابه باب 5 از عائشه ام المؤمنين نقل ميکند: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم مَاتَ وأبو بَكْرٍ بِالسُّنْحِ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 پيغمبر که از دنيا رفت ابوبکر در مدينه نبود؛ بلکه بيرون مدينه در خانه دختر خارجة در خانهاي که در آنجا داشت بود و 6 ماه بعد از خلافتش هم از همان خانهاش که در سنح بوده است، سوار اسب ميشد و به نماز ميآمد و بعد از نماز عشاء برميگشت باز به خارج مدينه. ميگويد: پيغمبر که از دنيا رفت ابوبکر در سنح بود، عمر گفت: والله ما مَاتَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 به خدا سوگند پيغمبر از دنيا نرفته است. اين عبارتي است که صحيح بخاري نقل ميکند و جناب خليفه دوم به خداي عالم قسم ميخورد که پيغمبر از دنيا نرفته است. ميگويد: وَلَيَبْعَثَنَّهُ الله فَلَيَقْطَعَنَّ أَيْدِيَ رِجَالٍ وَأَرْجُلَهُمْ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 خداي عالم پيغمبر را مبعوث ميکند تا دست و پاي يک عده را قطع کند. آيا آيه قرآن است که پيغمبر اکرم بايد مبعوث شود و دست و پاي بعضي از افراد را ببرد؟ آيا در اين زمينه حديثي است؟ چه شد جناب عمر يک دفعه ميگويد: والله ما كان يَقَعُ في نَفْسِي إلا ذَاكَ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 بعد ميگويد: وَلَيَبْعَثَنَّهُ الله فَلَيَقْطَعَنَّ أَيْدِيَ رِجَالٍ وَأَرْجُلَهُمْ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 قضيه چيست؟ از خود آقاي ابو هريره که آقايان قبولش دارند نقل شده است: لما توفي رسول الله صلى الله عليه وسلم قام عمر بن الخطاب فقال إن رجالا من المنافقين يزعمون أن رسول الله قد توفي وإن رسول الله صلى الله عليه وسلم ما مات ولكنه ذهب إلى ربه كما ذهب موسى بن عمران فقد غاب عن قومه أربعين ليلة ثم رجع إليهم بعد أن قيل قد مات ووالله ليرجعن رسول الله صلى الله عليه وسلم كما رجع موسى فليقطعن أيدي رجال وأرجلهم زعموا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم مات السيرة النبوية، ج 6، ص 75 و تاريخ الطبري، ج 2، ص 232 بعضي از منافقين تصور ميکنند که پيغمبر از دنيا رفته است، پيغمبر نمرده است؛ بلکه پيغمبر پيش خدا رفته است؛ همان طوري که حضرت موسي 40 روز در کوه طور نزد خدا رفت. به خدا سوگند پيغمبر از اين که پيش خدا رفته است برميگردد و دست و پاي آن افرادي که تصور ميکنند پيغمبر مرده است قطع ميکند. کتابهاي متعددي اين قضيه را نقل کردند که جناب خليفه دوم سوگند ميخورد به خداي عالم که پيغمبر نمرده است و همان طوري که حضرت موسي به کوه طور رفته است، پيغمبر هم به رفته است. حضرت موسي با جسم خودش رفته است؛ ولي جسم پيغمبر در آنجا به زمين افتاده است. شايد قائل به رجعت هستند. بعضي از عزيزان و علماي بزرگوار اهل سنت ناراحت میشوند متاسفانه.. خب در کتب خودتان هست....
:: برچسبها:
پیامبر فرمود: قلم و کاغذ بياوريد، نسبت هذيان دادند و گفتند: حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 در فتح الباري ابن حجر عسقلاني بابي دارد به نام باب بعث اسامة بن زيد ميگويد: وكان ممن انتدب مع أسامة كبار المهاجرين والأنصار منهم أبو بكر وعمر وأبو عبيدة ,
فتح الباري، ج 8، ص 152 جناب ابو بکر و عمر و ابو عبيده همه در سپاه اسامه بودند ,
اين را که شيعه نقل نميکند ,
اين که ميفرمايد: جهزوا جيش أسامة لعن الله من تخلف عنه ,
الملل والنحل، ج 1، ص 23 و منهاج السنة النبوية، ج 6، ص 318 و المواقف للإيجي، ج 3، ص 650 اين را که شيعه نگفته است ,
جناب خليفه دوم گفت: حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 ما نيازي به وصيت پيغمبر نداريم ,
کتاب خدا بين شما وجود دارد؛ ولي بعد از اين که نبي مکرم رحلت فرمودند، ايشان گفت: پيغمبر نميميرد و پيغمبر نمرده است و منکر شد؛ با اين که در قرآن ميفرمايد: أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ ,
سوره آل عمران آيه 144 در جاي ديگر ميفرمايد: إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ سوره زمر آيه 30 مگر نگفت: حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ صحيح البخاري، ج 4، ص 1612 حسبنا کتاب الله چه شد که يک دفعه بعد از رحلت نبي مکرم بهم ريخت ,
اين که خليفه دوم منکر وفات و رحلت پيغمبر است، اين را شايد بينندگان عزيز کم شنيده باشند و اگر هم شنيده باشند، مطالب خيلي سانسور شده است يا بعضا توجيهات نامعقول کردند ,
آقايان به کتاب صحيح بخاري مراجعه کنند، در کتاب فضائل الصحابه باب 5 از عائشه ام المؤمنين نقل ميکند: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم مَاتَ وأبو بَكْرٍ بِالسُّنْحِ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 پيغمبر که از دنيا رفت ابوبکر در مدينه نبود؛ بلکه بيرون مدينه در خانه دختر خارجة در خانهاي که در آنجا داشت بود و 6 ماه بعد از خلافتش هم از همان خانهاش که در سنح بوده است، سوار اسب ميشد و به نماز ميآمد و بعد از نماز عشاء برميگشت باز به خارج مدينه ,
ميگويد: پيغمبر که از دنيا رفت ابوبکر در سنح بود، عمر گفت: والله ما مَاتَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 به خدا سوگند پيغمبر از دنيا نرفته است ,
اين عبارتي است که صحيح بخاري نقل ميکند و جناب خليفه دوم به خداي عالم قسم ميخورد که پيغمبر از دنيا نرفته است ,
ميگويد: وَلَيَبْعَثَنَّهُ الله فَلَيَقْطَعَنَّ أَيْدِيَ رِجَالٍ وَأَرْجُلَهُمْ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 خداي عالم پيغمبر را مبعوث ميکند تا دست و پاي يک عده را قطع کند ,
آيا آيه قرآن است که پيغمبر اکرم بايد مبعوث شود و دست و پاي بعضي از افراد را ببرد؟ آيا در اين زمينه حديثي است؟ چه شد جناب عمر يک دفعه ميگويد: والله ما كان يَقَعُ في نَفْسِي إلا ذَاكَ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 بعد ميگويد: وَلَيَبْعَثَنَّهُ الله فَلَيَقْطَعَنَّ أَيْدِيَ رِجَالٍ وَأَرْجُلَهُمْ صحيح البخاري، ج 3، ص 1341 قضيه چيست؟ از خود آقاي ابو هريره که آقايان قبولش دارند نقل شده است: لما توفي رسول الله صلى الله عليه وسلم قام عمر بن الخطاب فقال إن رجالا من المنافقين يزعمون أن رسول الله قد توفي وإن رسول الله صلى الله عليه وسلم ما مات ولكنه ذهب إلى ربه كما ذهب موسى بن عمران فقد غاب عن قومه أربعين ليلة ثم رجع إليهم بعد أن قيل قد مات ووالله ليرجعن رسول الله صلى الله عليه وسلم كما رجع موسى فليقطعن أيدي رجال وأرجلهم زعموا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم مات السيرة النبوية، ج 6، ص 75 و تاريخ الطبري، ج 2، ص 232 بعضي از منافقين تصور ميکنند که پيغمبر از دنيا رفته است، پيغمبر نمرده است؛ بلکه پيغمبر پيش خدا رفته است؛ همان طوري که حضرت موسي 40 روز در کوه طور نزد خدا رفت ,
به خدا سوگند پيغمبر از اين که پيش خدا رفته است برميگردد و دست و پاي آن افرادي که تصور ميکنند پيغمبر مرده است قطع ميکند ,
کتابهاي متعددي اين قضيه را نقل کردند که جناب خليفه دوم سوگند ميخورد به خداي عالم که پيغمبر نمرده است و همان طوري که حضرت موسي به کوه طور رفته است، پيغمبر هم به رفته است ,
حضرت موسي با جسم خودش رفته است؛ ولي جسم پيغمبر در آنجا به زمين افتاده است ,
شايد قائل به رجعت هستند ,
بعضي از عزيزان و علماي بزرگوار اهل سنت، همين آقا سعيد عزيز ما که در برنامه آقاي يزداني خيلي عصباني و ناراحت بود، اميدواريم که اين برنامه را ببينند و اين را توجيه کنند ,
عصبانيت ندارد؛ ناراحتي و داد و بيداد کردن ندارد ,
يک سري مباحثي در کتب شما وجود دارد که شما بايد به اين مطالب جواب دهيد ,
,
|
|
|