مثال جالبی زد، گفت: آیت الله جوادی آملی در این دوران استادی اش(سربازی اش) هزاران طلبه ودانش آموز را تربیت کرد و تحویل جامعه داد، چطور رسول اکرم (ص) نتوانسته صحابه خوبی تحویل جامعه بدهد؟! پس شما دارید به پیامبر(ص) توهین میکنید. البته این را بگویم عزیزم، مثال جالب زدن دلیل برحق بودنش نیست، والبته جوابش را خواهم گفت.. چون تو داخل حوزه نبوده ای برایت میگویم، سال اول تحصیلم که شد استادی داشتیم هم خوب درس میداد هم معنویتش عالی بود ولی در پایان پایه اول از جمعیت چهل نفری پانزده نفر کم شدند! یکی را دیدم از همین پانزده نفر با شلوار لی با صورت تیغ زده وموی فشن.. این را گفتم تا برسیم به آیت الله جوادی، بله ایشون برفرض پانصد نفر را تربیت کرده باشند، از هزار نفر بوده از دوهزار نفر بوده نه پانصد نفر.و از اینها بگذریم در مثال مناقشه نیست، و اما بدی شاگرد به پای استاد گذاشته نمیشود که اگر اینطور باشد تمام علمای اسلام چه شیعه و چه سنی بد هستند! ما میگوییم حضرت رسول اعظم (ص) دوازده هزار صحابه جلیل القدر داشتند که حتی در روز محشر شافع امت محمد (ص) هستند یعنی در بهشت برین جای دارند که هیچ، حتی افرادی را هم میتوانند باخود ببرند. یعنی پیامبر اعظم (ص) توانسته 12هزار شاگرد تربیت کند.. و تعریف ما از صحابه کسی است که مومن باشد یعنی ایمان قلبی به وحدانیت خداوند و خاتمیت پیامبر(ص)داشته باشد و با ایمان کامل از دنیا برود. ولی تعاریف شما از صحابه!۱-کسی که پیامبر را دیده باشد(حال میتواند منافق باشد، مشرک باشد، مسیحی باشد، یهودی باشد وغیره) ۲-مسلمانی که پیامبر را دیده باشد چه یک روز یا یک ماه یا یک سال! ۳-مسلمانی که چه پیامبر را دیده باشد ویا ندیده باشد ولی در زمان پیامبر باشد. و چند تعریف دیگر، که در هیچ یک به ایمانشان تاکید نشده یا من ندیده ام. آیا این عقلیست که کسی که پیامبر را دیده باشد بگوییم صحابه است؟ اگر اینگونه باشد ابوجهل هم جزء صحابه است، فلانی و فلانی همینطور. ما توهین وناسزا گفتن نه تنها صحابه پیامبر (ص) بلکه به صحابه تمام پیامبران الهی علیهم السلام را گناه کبیره و غیرقابل بخشش میدانیم، البته با تعریف صحابه خودمون. واما گفته بودی ما اگر بگوییم چند نفر از افراد پیامبر (ص) بد بودند، داریم به پیامبر(ص) توهین میکنیم! اگر پیامبر نتوانست دل سنگ کسی را نرم کند پیامبر چه گناهی دارد؟ اگر این طور باشد حضرت نوح علیه السلام، نعوذبالله پیامبر نبوده است چون در عرض نهصدوپنجاه سال پیامبری اش فقط به تعداد انگشتان دستش انسان را هدایت کرده وحتی پسرش هم به او ایمان نیاورد، یعنی اشکال از حضرت نوح (ع) است؟!! این سخنان را گفتم تا إن شاء الله بدون تعصب قضاوت کردید والبته دیگر به شیعیان تهمت این را نزنید که دشمن صحابه هستند.. جانم فدای صحابه راستین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم....

یاعلی ع تو دوست من و دوست تمام انسانها بعد از منی! یا رسول الله (ص) مگر قبلا علی (ع) را به عنوان برادر انتخاب نکرده بودی؟ مگر قبلا طبق آیه مبارکه قرآن کریم حضرت علی (ع) نفس تو نبود؟پس چرا دوباره آمده ای و میفرمایی علی (ع) دوست من است و دوست شما! بگذریم مگر نعوذبالله قبلا دشمن شما ومردم بوده است؟؟ منظورتان چیز دیگریست؟؟ یعنی حضرت علی علیه السلام را جانشین خودت معرفی کرده ای؟ پس چرا عده ای از امتت برای توجیح کردن این میگویند که علی (ع) را دوست خود معرفی کرده ای! من میگویم مگر رسول اعظم(ص) کار بیهوده انجام میدهد؟ ولی جوابگوی من نیستند متاسفانه! ولی چرا بعد از روایت غدیر صحابه شما از جمله عمربن خطاب آمدند وبا حضرت علی (ع) بیعت کردند؟مگر با دوست بودن بیعت میکنند؟؟ خطبه غدیر؟ آره خوندم و اتفاقا خیلی طولانیه، من فکر میکردم فقط غدیر همان هر که من مولای اویم علی (ع) مولای اوست، هست ولی خطبه غدیر طولانی بود وکامل و جامع.. یا رسول الله (ص) چرا از کلمه ای استفاده کرده ای که چندین معنا دارد؟ چه جالب، یعنی کسی دنبال حقیقت رود با این روایت هم حقیقت را پیدا میکند. آری من هم بارها مثالی زده ام که من اگر بگویم من شیر میخواهم بستگی دارد به جا و مکانش، وقتی داخل مغازه بقالی شوم و این جمله را بگویم معلوم است به من شیر نوشیدنی میدهد نه شیر آب را! شما هم فرمودید هر که من مولای او هستم علی(ع) مولای اوست، چگونه میشود معنای دوست بگیریم که معنایش میشود نعوذبالله علی(ع) قبلا دشمن شما بوده است، ولی از این بگذریم یا رسول الله (ص) اگر هم معنایش دوست باشد چطور حرمت دوستت را به جا نیاوردند و به جنگش رفتند؟ وای که دلم خون است از این ماجرا.. واقعا؟ معرفی حضرت علی(ع) فقط در غدیر نبوده است؟ رسول خدا صلی الله عليه و آله سلم برای علی فرمود: تو برای من، همانند هارون نسبت به موسی هستی؛ جز اين‌كه تو پيامبر نيستی . همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين‌كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستی.. دیگر در اینجا به صراحت فرموده ای حضرت علی(ع) جانشین و خلیفه شماست برای همه انسانها.. پس چرا نمیپذیرند؟ آری وقتی حضرت موسی(ع) به کوه طور رفت بنی اسرائیل بی اعتنا به جانشینی حضرت هارون(ع) ، گوساله پرست شدند.. چه دنیای عجیبیست.. خدایا مگذار ما گوساله پرست شویم....

حدیث ثقلین..خیلی این نام برایم آشناست، انگار بارها و بارها شنیده ام! نه.. نه.. انگار نام روایتیست که خیلی شنیده ام، درست است یادم آمد این حدیث و روایت را مولایم برایم گفته است، مولای مهربانیها برایم فرموده است تا راهم را گم یا فراموش نکنم، راهی که در آن شیاطین هر آن در گمراه کردن من هستند و من فقط به سخن مولایم حضرت رسول اعظم صلی الله علیه وآله وسلم گوش فرا میدهم تا مبادا اسیر دام شیاطین شوم.. حدیث ثقلین چیست؟ چگونه مرا حفظ میکند؟ آری در حدیث ثقلین مرا به دو امر مهم فرامیخواند تا به آنها تمسک بجویم تا راهم را گم نکنم وآن دو چیز قرآن کریم و اهل بیت پیامبر (ص) هستند. یعنی کسی از اینها تبعیت نکند یاتمسک نجوید راهش را گم میکند واسیر شیاطین میشود؟ واگر کسی یکی از این دو را رها سازد چطور؟ وای بر حال کسی که یکی از این دو را رها سازد دنیایش که تباه میشود که هیچ آخرتش هم نابود است. آن شخص که هر دو را رها سازد بدتر از حال این شخص است.. این دو همانند نورند که هیچ گاه از یکدیگر دور نمیشوند، نمیتوان گفت من فقط قرآن را بگیرم برایم بس است! نه عزیزم قرآن بی اهل بیت علیهم السلام هیچ است و برعکس.. راستی چرا در مورد صحابه نفرمودند؟ لبخندی میزنم و میگویم صحابه؟ در موردش بعدا مفصل با تو صحبت میکنم.. صحابه حضرت رسول مهربانی (ص) شافع روز محشر هستند البته طبق آیه قرآن صحابه ای که مومن بودند وبا ایمان به خدا وحضرت رسول (ص) از دنیا رفتند، یعنی ایمان قلبی داشتند نه شخصی مثل ابوسفیان لعنة الله علیه که دشمن سرسخت محمد (ص) بود و از روی اجبار شهادتین رو گفت در حالی که هیچ گاه به مسلمان بودنش اعتقاد نداشت.. گاهی وقتها میگویم بگذار حرفی را نزنم تا اینکه ناراحت نشوی ولی باید حقیقت را گفت، هر چند ناراست نباید گفت و هر راست نشاید گفت همین است ولی این حقیقت با آخرتمان بازی میکند وباید گفت تا شاید تلنگری به خودمان زدیم..حرف آخرم این است خدا شاهد است که حرفهایم را از روی دشمنی با تو نیست بلکه با دوستی توست، پس نگاهت را از من نگیر.. یاعلی مدد..

حدیث ثقلین..خیلی این نام برایم آشناست، انگار بارها و بارها شنیده ام! نه.. نه.. انگار نام روایتیست که خیلی شنیده ام، درست است یادم آمد این حدیث و روایت را مولایم برایم گفته است، مولای مهربانیها برایم فرموده است تا راهم را گم یا فراموش نکنم، راهی که در آن شیاطین هر آن در گمراه کردن من هستند و من فقط به سخن مولایم حضرت رسول اعظم صلی الله علیه وآله وسلم گوش فرا میدهم تا مبادا اسیر دام شیاطین شوم.. حدیث ثقلین چیست؟ چگونه مرا حفظ میکند؟ آری در حدیث ثقلین مرا به دو امر مهم فرامیخواند تا به آنها تمسک بجویم تا راهم را گم نکنم وآن دو چیز قرآن کریم و اهل بیت پیامبر (ص) هستند. یعنی کسی از اینها تبعیت نکند یاتمسک نجوید راهش را گم میکند واسیر شیاطین میشود؟ واگر کسی یکی از این دو را رها سازد چطور؟ وای بر حال کسی که یکی از این دو را رها سازد دنیایش که تباه میشود که هیچ آخرتش هم نابود است. آن شخص که هر دو را رها سازد بدتر از حال این شخص است.. این دو همانند نورند که هیچ گاه از یکدیگر دور نمیشوند، نمیتوان گفت من فقط قرآن را بگیرم برایم بس است! نه عزیزم قرآن بی اهل بیت علیهم السلام هیچ است و برعکس.. راستی چرا در مورد صحابه نفرمودند؟ لبخندی میزنم و میگویم صحابه؟ در موردش بعدا مفصل با تو صحبت میکنم.. صحابه حضرت رسول مهربانی (ص) شافع روز محشر هستند البته طبق آیه قرآن صحابه ای که مومن بودند وبا ایمان به خدا وحضرت رسول (ص) از دنیا رفتند، یعنی ایمان قلبی داشتند نه شخصی مثل ابوسفیان لعنة الله علیه که دشمن سرسخت محمد (ص) بود و از روی اجبار شهادتین رو گفت در حالی که هیچ گاه به مسلمان بودنش اعتقاد نداشت.. گاهی وقتها میگویم بگذار حرفی را نزنم تا اینکه ناراحت نشوی ولی باید حقیقت را گفت، هر چند ناراست نباید گفت و هر راست نشاید گفت همین است ولی این حقیقت با آخرتمان بازی میکند وباید گفت تا شاید تلنگری به خودمان زدیم..حرف آخرم این است خدا شاهد است که حرفهایم را از روی دشمنی با تو نیست بلکه با دوستی توست، پس نگاهت را از من نگیر.. یاعلی مدد..